موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم و فنون دامپروری
2981-2372
3
13
2015
02
20
Effects two levels of energy and fattening periods on performance of Chalishtori ram lambs
بررسی اثر دو سطح انرژی و طول مدت پروار بر عملکرد بره های نر چالشتری
3
16
100875
10.22092/aasrj.2015.100875
FA
مرتضی
کرمی
استادیار پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری
Journal Article
2014
08
19
This study was investigate the effects of two levels of metabolism energy (ME) and length of fattening periods on performance and growth characteristics of Chalishtori male lambs. 64 ram lambs were weaning and intake diets with two levels of energy include: 2.5 and 2.3 MCal ME/Kg DM in 90 and 120 days fattening period. In this study used of completely random designs with 2×2 factorial methods (fattening periods and levels of energy). Rations were isonitrogenous (14 %CPDM/d). At the end of each fattening period, 16 lambs were randomly selected (totally 32 lambs) and slaughtered. Data were statistical analyzed by SAS (2001) with GLM method. The different levels of energy had no significant effects on lambs daily weight gain, but length of fattening period had highly significant effects on lambs daily weight gain (P<0.01). Effect of fattening Periods and levels of energy on daily feed intake and feed conversion ratio were significant (P<0.05). Effect of fattening Periods were significant on drip loss of lambs carcass in first 24 h in the chiller (P<0.05). In conclusion, 90 d fattening period was better, because they have higher daily weight gain, loser daily feed intake, better of feed conversion and so, 2.3 MCal ME/kg DM because daily weight gain, feed efficiency, and drip loss were not significant between two levels of energy.
این پژوهش جهت بررسی اثر دو سطح انرژی و طول مدت دوره پروار بر خصوصیات رشد بره های نر بومی چالشتری اجرا گردید. برای این منظور تعداد 64 رأس بره شیرگیری شده با جیره ای شامل دو سطح 3/2 و 5/2 مگاکالری در کیلوگرم انرژی قابل متابولیسم در دو دوره 90 و 120 روزه، پروار گردیدند.آزمایش در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با روش فاکتوریل 2×2 انجام شد.پروتئین خام جیره ها( 14 درصد)در همه تیمارها یکسان بود. در پایان هر دوره پروار، 16 رأس و مجموعا 32 راس بره بطور تصادفی انتخاب و ذبح گردیدند. کلیه اطلاعات با بسته آماری SAS و روش GLM تجزیه و تحلیل آماری شدند. سطوح مختلف انرژی اثر معنی داری بر افزایش وزن روزانه بره ها نداشت. طول مدت پروار بر روی افزایش وزن روزانه بره ها تاثیر معنی دار داشت (01/0p<). تأثیر سطوح مختلف انرژی و مدت پروار بر خوراک مصرفی روزانه و ضریب تبدیل خوراک بره ها معنی دار بود (05/0p<). اثر مدت پروار بر میزان آب از دست رفته گوشت در سردخانه در طی 24 ساعت معنی دار بود(05/0p<). در کل به دلیل افزایش وزن روزانه بیش تر، خوراک مصرفی روزانه کم تر و ضریب تبدیل خوراک و بازده غذایی بهتر، مدت پروار 90 روز و با توجه به عدم تفاوت معنی دار در افزایش وزن روزانه، بازده غذایی و افت لاشه، سطح انرژی 3/2 مگا کالری، نتایج بهتری داشتند.
https://asrip.areeo.ac.ir/article_100875_4961157c9c104615c6d6132137b092d8.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم و فنون دامپروری
2981-2372
3
13
2015
02
20
Effects of short-term treatment with progesterone and PGF2∝ injection time on reproductive performance of Farahani ewes in breeding season.
تاثیر تیمار کوتاه مدت با پروژسترون و زمان تزریق ∝PGF2 بر عملکرد تولید مثل میش های فراهانی در فصل تولید مثل
17
26
100876
10.22092/aasrj.2015.100876
FA
آزاده
میرشمس الهی
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طییعی استان مرکزی
0000-0001-6565-7167
Journal Article
2014
08
19
This experiment were carried out to compare different short-term oestrous synchronization methods in Farahani ewes to determine of the best method, So were used 123 ewes from a herd in Delijan city in Markazi province. After ensuring their health, ewes were divided to five experimental groups randomizely. The oestrous cycles of the ewes were synchronized using these five methods: 1) Use of CIDR for 7 days, with an intramuscular (i.m.) injection of PGF<sub>2</sub><sub> </sub>in zero day, and i.m. injection of 500 IU PMSG at the time of CIDR remoal, 2) use of CIDR for 7 days, and an i.m. injection of PGF<sub>2</sub> at 6th day, and i.m. injection of 500 IU PMSG at the time of CIDR removal, 3) Use of sponge for 7 days, with an i.m. injection of PGF<sub>2</sub><sub> </sub> in zero day, and i.m. injection of 500 IU PMSG at the time of sponge removal, 4) use of sponge for 7 days, and with an i.m. injection of PGF<sub>2</sub><sub> </sub> at 6th day, and i.m. injection of 500 IU PMSG at the time of sponge removal, 5) control, without progesterone treatment (CIDR of sponge) and injection of PMSG and PGF<sub>2</sub><sub> </sub>. Results were shown that parturition percentage during expected date were 86.95, 86.95, 85.15 , 92 and 48 respectively. These differences were significant between control group with other groups (P<0.01) , but were not significant among four groups, and highest percentage was related to fourth group. Lambing percentage for five groups during expected date were 95.65, 95.65, 96.29, 104 and 48 respectively, that differences among first, second, third and fourth groups were not significant but it was significant between control group with other groups (P<0.01). Percentage of twining during expected date were 10, 10, 13, 13 and 0, respectively, that these differences were not significant and the highest percentage related to third and fourth groups. Result indicated ewes parturition during expected date were done in period time of 7 days, and using both the intravaginal Sponge and CIDR in the short-term treatment, had a favorable impact on fertility and lambing ewes.
<span lang="FA" dir="RTL">این پژوهش به منظور مقایسه روش های مختلف همزمان سازی فحلی کوتاه مدت در گوسفند فراهانی و تعیین مناسب ترین روش از نظر راندمان اجرا گردید. برای این منظور، تعداد 123 راس میش توده فراهانی در یکی از دامداری های روستای رباط ترک شهرستان دلیجان استان مرکزی انتخاب و پس از اطمینان از سلامت جسمانی، به طور تصادفی به 5 گروه آزمایشی تقسیم شدند. برنامه همزمان سازی فحلی برای گروه</span><span lang="FA" dir="RTL">های آزمایشی به شرح ذیل انجام گردید. گروه اول، گذاشتن سیدر پروژسترون در روز صفر همراه با تزریق عضلانی </span><span>PGF<sub>2</sub></span><span lang="FA" dir="RTL"> در همان روز و خروج سیدر همراه با تزریق عضلانی</span><span>PMSG</span><span lang="FA" dir="RTL">در روز هفتم؛ گروه دوم، گذاشتن سیدر پروژسترون در روز صفر، تزریق عضلانی </span><span>PGF<sub>2</sub></span><span lang="FA" dir="RTL"> در روز ششم و خروج سیدر همراه با تزریق عضلانی</span><span>PMSG</span><span lang="FA" dir="RTL">در روز هفتم؛ گروه سوم اسفنج گذاری در روز صفر همراه با تزریق عضلانی </span><span>PGF<sub>2</sub></span><span lang="FA" dir="RTL"> در همان روز، و خروج اسفنج همراه با تزریق عضلانی</span><span>PMSG</span><span lang="FA" dir="RTL">در روز هفتم؛ گروه چهارم اسفنج گذاری در روز صفر، تزریق عضلانی </span><span>PGF<sub>2</sub></span><span lang="FA" dir="RTL"> در روز ششم و خروج اسفنج همراه با تزریق عضلانی </span><span>PMSG</span><span lang="FA" dir="RTL">در روز هفتم و گروه پنجم یا گروه شاهد، بدون تیمار پروژسترون(سیدر یا اسفنج) و تزریق </span><span>PMSG</span><span lang="FA" dir="RTL"> و</span><span>PGF<sub>2</sub></span><span lang="FA" dir="RTL">. صفات مورد بررسی در این آزمایش شامل تعیین درصد زایش میش ها در تاریخ مورد انتظار، درصد بره زایی و دو قلوزایی در تاریخ مورد انتظارو وزن تولد بره ها بودند. طبق نتایج به دست آمده، درصد زایش در تاریخ مورد انتظار در گروه های آزمایشی به ترتیب برابر 95/86 ، 95/86 ،15/85 ،00/92 و00/48 درصد بدست آمد که اختلاف بین گروه های یک تا چهار با گروه پنجم (شاهد) معنی دار، ولی بین خود گروه های یک تا چهار تفاوتها معنی دار نبودند. درصد بره زایی در تاریخ مورد انتظار در گروه ها به ترتیب 65/95 ،65/95 ،29/96 ،00/104 و00/48 درصد بدست آمد که بین گروه های یک تا چهار اختلاف معنی داری مشاهده نشد ولی اختلاف این چهار گروه با گروه شاهد بسیار معنی دار بود. درصد دامهای چند قلو زا در تاریخ مورد انتظار به ترتیب 10 ،10 ،13 ،13 و 0 بدست آمد که این درصدها از نظر آماری معنی دار نبودند. با توجه به اطلاعات بدست آمده، زایمان های انجام شده در تاریخ مورد انتظار در محدوده 7 روز انجام شد و استفاده از دو وسیله درون واژنی اسفنج و سیدر در روش درمان کوتاه مدت، اثرات مطلوبی بر میزان باروری و بره زایی میش ها داشت.</span>
https://asrip.areeo.ac.ir/article_100876_6d529f1933966bb0bb216660fa3573d3.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم و فنون دامپروری
2981-2372
3
13
2015
02
20
Effect of Seasons on Microbial Contamination Counts in Sheep and Goat Carcasses Slaughtered in traditional Slaughterhouses of Tehran province.
اثر فصل بر میزان آلودگی میکروبی لاشه گوسفند و بز در کشتارگاه های سنتی استان تهران
27
32
100877
10.22092/aasrj.2015.100877
FA
زهرا
عبادی
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور
Journal Article
2014
10
20
This study was conducted to investigate the bacterial contamination of small ruminant carcasses in traditional slaughterhouses of Tehran Province, in summer and winter seasons. 30 sheep and goat carcasses from slaughterhouses of Rey, Shahreyar and Eslamshahr were evaluated. در انتهای خط کشتار و قبل از مرحله توزیع، از لاشه دامها نمونه برداری شد. Randomly samples were taken at the end of the slaughter line and before distribution of the carcasses and transfer to laboratory under cold and sterile condition. Microbial characteristic of carcasses such as Total Count(TC), Coliform (Co), Staphylococcus aureus (Sta), Mold and Yeast (MY), Psychrophile (Psy) and Escherichia Coli (EC) and Salmonella (Sal) were tested. Results showed that the amount of carcass microbial load was significantly different between seasons and with decreasing temperature, microbial contamination of carcasses was decreased. TC, Co, Sta, MY and Psy were 5.35 ± 0.14, 3.30 ± 0.20, 2.36 ± 0.12, 1.64 ± 0.15 and 4.25 ± 0.20 LogCFU<em>/g</em> respectively in summer, where as these contamination were 4.83 ± 0.14, 2.07 ±0.20, 2.03 ±0.12, 1.17 ±0.15 and 3.82 ± 0.20 LogCFU<em>/g</em> respectively in winter. Sheep and goat carcasses had no salmonella, but E. coli was observed in different seasons.
در این تحقیق، میزان آلودگی میکروبی لاشه دامهای سبک کشتار شده در کشتارگاههای سنتی استان تهران، در فصول تابستان و زمستان مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور تعداد 30 لاشه گوسفند و بز از کشتارگاههای سنتی شهرستانهای ری، شهریار و اسلامشهر بطور تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در انتهای خط کشتار و قبل از مرحله توزیع، از لاشه دامها نمونه برداری شد. نمونهها با پوشش استریل محفوظ شده و تحت شرایط کنترل شده و سرد به آزمایشگاه انتقال داده شدند. ویژگیهای میکروبی شامل شمارش کلی میکروارگانیسمها (توتالکانت)، کلیفرم، استافیلوکوکوس اورئوس، کپک ومخمر و سرمادوستها تعیین گردید. همچنین احتمال وجود اشریشیاکلی و سالمونلا در گوشت، مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج بررسی نشان داد که مقدار بار میکروبی لاشهها در فصول مورد بررسی با یکدیگر تفاوت معنیدار داشت و با افزایش برودت هوا از میزان آلودگی میکروبی لاشه ها کاسته شد. لگاریتم تعداد کلنی در هر گرم (<em>LogCFU/g</em>) توتال کانت، کلیفرم، استافیلوکوکوس اورئوس، کپکومخمر و سرمادوستها در فصل تابستان بترتیب <em>LogCFU/g</em><em> </em>14/0±35/5، 20/0±30/3، 12/0±36/2، 15/0±64/1 و 20/0±25/4 ودر فصل زمستان، بترتیب <em>LogCFU/g</em> 14/0±83/4، 20/0±07/2، 12/0±03/2، 15/0±17/1 و 20/0±82/3 بدست آمد. در فصول مورد بررسی لاشههای گوسفند وبز فاقد سالمونلا بودند، ولی باکتری اشریشیاکلی در تمامی نمونههای کشتارگاهی مشاهده شد.
https://asrip.areeo.ac.ir/article_100877_f6b200eb63d8dc7e1d95d15ed7a077a0.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم و فنون دامپروری
2981-2372
3
13
2015
02
20
Changes of Mineral Contents of One-humped Camel (Camelus dromedarius) Meat during Different Fattening Periods
تغییر مواد معدنی گوشت شتر تک کوهانه (Camelus dromedarius) طی دورههای مختلف پروار
33
38
100878
10.22092/aasrj.2015.100878
FA
زهرا
عبادی
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور
Journal Article
2014
09
19
Mineral contents of camel meat were investigated during different periods of fattening. 12 camels (Camelus dromedarius), at 12 months of age, were fattened with the same diet during six and nine month periods. Feed compositions included 25% alfalfa, 25% straw and 50% concentrate (55% barley, 20% bran, 15% beet pulp, 8% cottonseed meal and 2% salt) were fed under the same conditions. Completely randomized design with six replications was used to analyze the data. Camels were slaughtered and carcasses were kept in refrigerator at 5 °C. After rigor mortis stage, the rate of mineral elements was determined in shoulder and leg parts of carcasses. The mineral matters of calcium, phosphorus, magnesium, potassium, sodium, zinc and iron were measured. The results showed that the amounts of minerals between shoulder and leg parts were not differ significantly, but were changed during fattening. The percentage of calcium, phosphorus and magnesium decreased with increasing fattening duration but the amount of other elements such as potassium, sodium, zinc and iron increased. This difference was significant for zinc. The amount of camel meat zinc after six and nine months of fattening was 137.6 ± 7.02 and 181.6 ± 7.58 ppm respectively
در این تحقیق میزان مواد معدنی گوشت شتر طی دوره های مختلف پروار مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور تعداد 12 نفر شتر تککوهانه (<em>Camelus dromedarius</em>) با جیره مشخص طی دورههای شش و نه ماه پروار شدند. سن شروع پروار شترها 12 ماهگی بود و ترکیب خوراک شامل 25% یونجه، 25% کاه و 50% کنسانتره (حاوی 55% جو، 20% سبوس، 15% تفاله چغندر، 8% کنجاله تخم پنبه و 2% نمک) بود که در شرایط یکسان در جیره مصرف شد. آزمایشات در قالب طرح کاملا تصادفی با شش تکرار (دام) انجام شد. پس از پروار، دامها ذبح شده و لاشهها به سردخانه 5 درجه سانتیگراد انتقال داده شد. پس از طی مرحله جمود نعشی، میزان عناصر معدنی گوشت نواحی ران و سردست لاشهها شامل ریز مغذیهای کلسیم، فسفر، منیزیم، پتاسیم، سدیم، روی و آهن در گوشت مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که مقدار مواد معدنی گوشت در نواحی ران و سردست تفاوت معنیدار ندارد، ولی غلظت آنها متاثر از طول دوره پروار است. درصد کلسیم، فسفر و منیزیم گوشت، با افزایش زمان پروار از شش به نه ماه، کاهش داشت، درحالیکه میزان عناصر دیگر مانند پتاسیم، سدیم، روی و آهن در گوشت افزایش یافت و این تفاوت برای عنصر روی معنیدار بود. غلظت ریز مغذی روی در گوشت شتر در دورههای شش و نه ماهه پروار بترتیب، 02/7±6/137 و<em> ppm</em> 58/7±6/181 تعیین شد.
https://asrip.areeo.ac.ir/article_100878_f0bff1083d6415ebc75d6ce2f0cad380.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم و فنون دامپروری
2981-2372
3
13
2015
02
20
Reduction of aflatoxin in feed staff with essential oil Satureja hortensis L
کاهش میزان آفلاتوکسین درخوراک دام با استفاده از اسانس گیاه مرزه
39
46
100879
10.22092/aasrj.2015.100879
FA
لاله
یزدانپناه گوهرریزی
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کرمان
Journal Article
2014
10
20
The present study was conducted to examine the effects of essential oil Satureja hortensis L. on antifungal properties in feed staff using an in vitro system. For this purpose, the samples of feed stuff sterilized in an autoclave and then were added 2 ml of spore Aspergillus flavus to each sample (300 g of feed stuff). The amount 3 ml of different concentration of essential oil (0, 300, 400, 500, 600 mg/kg) were added to feed stuff samples and were exposed to the same conditions for temperature, humidity and oxygen. The samples were taken on days 20, 40 and 60 and were measured for aflatoxin type of B1, B2, G1 and G2. All variables were statistically analysed using SPSS software in a completely randomized design and the means were compared using Duncan multiple comparisons procedure. In general, these findings indicate that essential oil Satureja hortensis L. in higher concentration (≤ 400 mg/kg) had antifungal properties against Aspergillus flavus, So that the concentration of 600 mg/ kg significantly reduced the levels of toxin production
<span lang="AR-SA" dir="RTL">این آزمایش با هدف بررسی اثر</span><span lang="FA" dir="RTL"> استفاده از</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">اسانس مرزه بر میزان آفلاتوکسین تولیدی در خوراک دام توسط قارچ آسپرژیلوس فلاووس در شرایط آزمایشگاهی انجام گردید. به این منظور نمونههای خوراک دام توسط دستگاه اتوکلاو استریل گردیدند. به هر نمونه 300 گرمی خوراک دام مقدار 2 میلیلیتر اسپور قارچ و 3 میلیلیتر از اسانس مرزه با غلظتهای صفر، 300، 400، 500 و 600 میلیگرم در کیلوگرم به هر یک از نمونهها اضافه گردید و در شرایط یکسان از نظر دما، رطوبت و اکسیژن قرا</span><span lang="FA" dir="RTL">ر داده شدند</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">. پس از 20، 40 و60 روز از خوراکها نمونهبرداری شد و غلظت سموم آفلاتوکسین از انواع </span><span>B<sub>1</sub></span><span lang="AR-SA" dir="RTL">، </span><span>B<sub>2</sub></span><span lang="AR-SA" dir="RTL">، </span><span>G<sub>1</sub></span><span lang="AR-SA" dir="RTL"> و </span><span>G<sub>2</sub></span><span lang="AR-SA" dir="RTL"> در آنها اندازهگیری گردید. اطلاعات بهدست آمده در قالب طرح کاملا تصادفی با نرم</span><span lang="FA" dir="RTL"></span><span lang="AR-SA" dir="RTL">افزار</span><span>SPSS</span><span lang="AR-SA" dir="RTL"> تجزیه آماری گردید و مقایسه میانگینها با آزمون دانکن(01/0</span><span>P<</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">) انجام شد. نتایج نشان داد که اسانس مرزه از غلظت 400 میلیگرم در کیلوگرم و بالاتر دارای خاصیت ضدقارچی برای توقف رشد و فعالیت قارچ آسپرژیلوس فلاووس و کاهش آفلاتوکسین میباشد بهطوریکه غلظت 600 میلیگرم در کیلوگرم میزان تولید آفلاتوکسین را تا حد چشمگیری کاهش میدهد.</span>
https://asrip.areeo.ac.ir/article_100879_c1984288f5b302f9e33ef3f70f5575ac.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم و فنون دامپروری
2981-2372
3
13
2015
02
20
Estimation of Metabolizable Energy of Eillam Range Plants Using In Vitro Tilley and Terry Method and Mathematical Models
تخمین انرژی قابل دسترس علوفه مراتع ایلام بر اساس روش آزمایشگاهی تیلی و تری و با استفاده از مدل های ریاضی
47
54
100880
10.22092/aasrj.2015.100880
FA
حسین
غلامی
استادیار، موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
محمد
بابایی
مربی پژوهشی، موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
ناصر
تیمور نژاد
کارشناس ارشد پژوهش مو سسه تحقیقات علوم دامی کشور
Journal Article
2014
08
19
The aim of this study was to produce some of data needed for completing the Iranian feed composition tables. The analyzed data in this research was from Eilam range plants. The information about the range plants was collected from laboratory of Animal Science Research Institute of Iran and some data was obtained from the final reports of research projects. The metabolized energy of range plants were prepared using in vitro Tilley and Terry method and some of data were estimated using mathematical models including: Linear, logarithmic, inverse, quadratic, cubic, power, S, and exponential fitted equations from digestible organic matter in dry matter (DOMD). For this purpose DOMD was used as independent value. Among different equations, the simplest one with highest R2 was ME (Mcal/DM) = -2.160 E-15 + 0.0037 (DOMD g/Kg). Estimated ME for Eillam range plants was 2.01 Mcal/kg based on Tilley and Terry method and the estimated digestible energy (DE) was 2.46 Mcal/Kg DM. Net energy for maintenance (NEm) and net energy for gain (NEg) were 1.16 and 0.60 Mcal/Kg DM receptively.
این پژوهش به منظور به دست آوردن معادلات تخمین انرژی از داده های تولید شده در مورد علوفه مراتع ایلام و در نهایت تکمیل جداول استاندارد انرژی و مواد مغذی خوراکهای دام و طیور ایران انجام گرفت. داده ها از آزمایشگاه تغذیه موسسه تحقیقات علوم دامی کشور و گزارشات نهایی طرح های تحقیقاتی گرفته شد. از آزمایشات تعیین قابلیت هضم به روش آزمایشگاهی علوفه مراتع ایلام در برازش و ارائه معادلات استفاده شد. به این منظور از DOMDبه عنوان متغیر مستقل استفاده شد. همه معادلات برآزش شده اعم از خطی، لگاریتمی، معکوس، درجه دوم، درجه سوم، تابع توان، تابع اس و تابع نمایی حاصل از روش آزمایشگاهی (روش تیلی وتری) با ضریب تبیین بالا، قابل قبول و معنی دار بودند. از بین انواع معادلات فوق، معادله تابع خطی زیر به دلیل سادگی و کاربرد ساده تر برای تخمین انرژی قابل متابولیسم پیشنهاد می شود.
ME ( Mcal/Kg DM ) = 160 / 2 - E - 15 + 0037 / 0DOMD (g/Kg )
با مقدار ماده آلی قابل هضم در ماده خشک( DOMD) 50/541 گرم در کیلو گرم مقدار انرژی قابل متابولیسم علوفه مرتعی ایلام برابر 01/2 خواهد بود. با استفاده از معادلات انجمن ملی تحقیقات (NRC )، مقدار انرژی قابل هضم برابر 46/2 شد. انرژی خالص نگهداری 16/1 و انرژی خالص رشد برای علوفه های مراتع استان ایلام 60/0 به دست آمد
https://asrip.areeo.ac.ir/article_100880_af8383fa111ff7b84491e1e4f25e89e5.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم و فنون دامپروری
2981-2372
3
13
2015
02
20
Effect of methionine levels in starter diet on performance, immunity and blood parameter of Arian 386
اثرات سطوح مختلف اسید آمینه متیونین بر عملکرد، ایمنی و فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی آرین 386 در دوره آغازین
55
68
100881
10.22092/aasrj.2015.100881
FA
سید عبداله
حسینی
استادیار، موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
حسین
جوزانی
دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد ورامین
هوشنگ
لطف الهیان
استادیار، موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
Journal Article
2014
08
19
In order to investigate effect of methionine levels in starter diet on performance, immunity and blood parameter of Arian broilers chickens during the starter Period, a trial with 700 broiler chickens in a completely randomized design with 7 treatments, 5 replicates and 20 chicks in each experimental unit was performed. Experimental groups were consisted of 0.38, 0.43, 0.48, 0.53, 0.58, 0.63 and 0.68% of methionine. Other amino acids provided higher than the recommendation. Live body weight at 7 and 14 days old, weight gain and feed conversion ratio at 0-7 and 0-14 periods were affected by methionine levels(p<0.05). At the age of 14, the highest body weight and best feed conversion ratio observed in the level of 0.43. SRBC response, immunoglobulin G and M, heterophil to lymphocyte ratio and the number of white blood cells were not affected by methionine levels(p>0.05). Also using level of methionine had no significant effects on phosphorous, calcium, triglycerides, cholesterol, HDL, uric acid, T3 and T4 and plasma protein levels(p>0.05).
به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف اسید آمینه متیونین بر عملکرد، ایمنی و فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی در دوره آغازین، آزمایشی با استفاده از 700 قطعه جوجه گوشتی آرین 386 در قالب طرح کاملاٌ تصادفی با 7 تیمار، 5 تکرار و 20 قطعه جوجه در هر تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح 38/0، 43/0، 48/0، 53/0، 58/0، 63/0 و 68/0 درصد اسید آمینه متیونین بود. وزن 7 و 14 روزگی، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی در دورههای 7-0 و14-0 روزگی تحت تاٌثیر سطوح مختلف اسید آمینه متیونین قرار گرفتند(05/0>P). در سن 14 روزگی بالاترین وزن و بهترین ضریب تبدیل غذایی مربوط به سطح 43/0 درصد متیونین بود. پاسخ به گلبول قرمز گوسفندی، ایمنوگلوبولین های G و M ، نسبت هتروفیل به لنفوسیت و تعداد گلبولهای سفید تحت تاثیر سطوح متیونین قرار نگرفتند. همچنین استفاده از سطوح مختلف متیونین بر سطح فسفر، کلسیم، تری گلیسرید، کلسترول، HDL ، اسید اوریک، هورمونهای T<sub>3</sub>، T<sub>4</sub> و پروتئین های پلاسما اثر معنی دار نداشت(05/0<P).
https://asrip.areeo.ac.ir/article_100881_b4caa26723a06042724a868eebb71abf.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم و فنون دامپروری
2981-2372
3
13
2015
02
20
Determination the Effects of Prosopis juliflora Fruit with and without Enzyme on the Performance of Broilers
تعیین اثرات میوه کهور همراه و بدون آنزیم بر عملکرد جوجه های گوشتی
69
78
100882
10.22092/aasrj.2015.100882
FA
سیروس
نوروزی
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
هوشنگ
لطف الهیان
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
مجید
منایی
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد مراغه
Journal Article
2014
07
19
This experiment was conducted to determine the effect of different levels of prosopis juliflora fruit supplemented with and without multienzyme on performance of broilers for 42 days. 640 day old male chicks were randomly allocated to 8 treatments and 4 replications in a factorial 4 × 2 completely randomized design. Treatments were levels of 0, 5, 10 and 15 percent of Prosopis juliflora fruit supplemented with zero or 0.05 percent of multienzyme. Traits of body weight gain, feed consumption, feed conversion ratio, mortality and dressing percentage were studied. Results showed that average body weight gain was under the influenced by experimental diets increasing amount of Prosopis juliflora fruit treated with multienzyme increased caused decrease in body weight. Feed consumption increased as the level of multienzyme fruit increased (p<0.05). Feed conversion ratio was not improved by the utilization of different experimental diets. Economically, with the increasing levels of Prosopis juliflora fruit, the price of experimental diets decreased and the best production index was for the 5% treatment. Therefor utilization of 5% prosopis juliflora fruit treated with multienzyme improved the performance of broilers without any negative effect.
این تحقیق به منظور تعیین اثرات سطوح مختلف میوه کهور، همراه و بدون آنزیم بر عملکرد جوجههای گوشتی یک روزه سویه تجاری آرین به مدت 7 هفته انجام شد. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی و آزمایش فاکتوریل 2×4 شامل چهار سطح میوه کهور (صفر، 5، 10 و 15 درصد) و دو سطح آنزیم (صفر و 05/0 درصد جیره غذایی) اجرا گردید. تعداد 640 قطعه جوجه گوشتی به طور تصادفی در 32 واحد آزمایشی با 8 تیمار آزمایشی، 4 تکرار و تعداد 20 قطعه جوجه گوشتی در هر تکرار توزیع و از سن 1 تا 42 روزگی مورد مطالعه قرار گرفتند. صفات مورد مطالعه شامل افزایش وزن روزانه، خوراک مصرفی روزانه، ضریب تبدیل غذایی، درصد تلفات، شاخص تولید و هزینه تمام شده خوراک به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بود. نتایج نشان داد که میانگین افزایش وزن روزانه تحت تاثیر جیرههای آزمایشی قرار گرفت (05/0>p)، به نحوی که با افزایش سطح میوه کهور، افزایش وزن کاهش یافت. میانگین خوراک مصرفی تحت تاثیر سطوح مختلف میوه کهور قرار گرفت و افزایش معنیداری را نسبت به شاهد نشان داد (05/0>p)، به طوری که با افزایش سطح میوه کهور، میزان خوراک مصرفی نیز افزایش یافت. میانگین ضریب تبدیل غذایی تحت تاثیر جیرههای آزمایشی قرار گرفت و با افزایش سطح میوه کهور ضریب تبدیل افزایش یافت. نتایج مربوط به درصد لاشه نشان داد که تیمار شاهد فقط با سطح 5 درصد میوه کهور تفاوتی را نشان نداد ولی با دیگر سطوح 10 و 15 درصد اختلاف معنی داری را نشان داد (05/0>p). سطوح افزودن آنزیم فقط بر میانگین غذای مصرفی روزانه تاثیر معنی داری داشت (05/0>p) و باعث افزایش مصرف خوراک در جوجه ها شد ولی بر هیچ یک از دیگر صفات تاثیر معنی داری نداشت. از نظر اقتصادی، با افزایش سطح میوه کهور در جیره غذایی، قیمت جیره کاهش یافت. بنابر این نتیجهگیری میگردد که استفاده از 5 درصد میوه کهور با آنزیم در جیره غذایی، تاثیر مثبتی را بر بعضی از صفات عملکردی بویژه میانگین افزایش وزن روزانه جوجه های گوشتی داشته است و همچنین از نظر اقتصادی نیز نسبت به تیمار شاهد باعث کاهش قیمت جیره غذایی خواهد شد
https://asrip.areeo.ac.ir/article_100882_17e68619ff4f4ed3042881d1e36ce04a.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم و فنون دامپروری
2981-2372
3
13
2015
02
20
Effects od oregano oil, probiotic and antibiotic on performance, immune response in broiler
اثرات اسانس پونه کوهی، پروبیوتیک و آنتیبیوتیک بر عملکرد و پاسخ های ایمنی در جوجه های گوشتی
79
92
100883
10.22092/aasrj.2015.100883
FA
میلاد
توکلی
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد
سید عبداله
حسینی
استادیار، موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
ابوالفضل
زارعی
دانشیار، دانشگاه آزاد اسلامی کرج
Journal Article
2014
08
19
To evaluate the effect of essential oils of oregano on performance, immune response in broiler chickens Arian, an experiment in a completely randomized design with a total of 500 broiler chicks, in 5 treatments, including the control diet, control diet + 100 mg/kg protexin, control diet + 150 mg/kg avilamysine and control diet + 200 and 400 mg/kg oregano oil with 4 replicates and 25 chicks were used. At age 42 days, from each experimental group randomly selected birds and to investigate performance parameter and ascites were slaughtered. At 35 days of age, to investigate the humeral immune response, the immune response against sheep red blood cells (SRBC) and blood factors, three birds of each treatment selected and from them were taken blood sample through vein under the wing. Body weight, feed conversion rate, feed intake, survival and production index in 42 days of age was not affected by treatment (p>0.05). Heterophile percent in treatment 200 mg / kg oregano highest value (30.20) and no significant differences (p=0.062) with treatments 400 mg/kg Oregano and control group (respectively 27.00 and 26.80). No Significant differences (p>0.05) in the percentage of lymphocytes was observed between the different treatments.Heterophil to lymphocyte ratio (H/L) in the group containing 200 mg/kg oregano highest value (0.449) and a significant difference (p=0.077) with a 400 mg/kg oregano and control group (respectively, 0.385 and 0.381). None of the treatments showed no significant effect on antibody titer against SRBC (p>0.05). The results indicate oregano on cellular immunity in broilers.
به منظور بررسی اثر اسانس پونه کوهی بر عملکرد، خصوصیات لاشه و پاسخهای ایمنی در جوجههای گوشتی آرین، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با تعداد 500 قطعه جوجهی گوشتی با 5 تیمار شامل، 1- تیمار شاهد، 2- جیره حاوی پروبیوتیک(پروتکسین)150 میلیگرم در کیلوگرم ، 3- جیره حاوی آنتیبیوتیک(آویلامایسین) 150 میلی گرم در کیلوگرم، 4- جیره حاوی اسانس پونه کوهی 200 میلیگرم در کیلوگرم خوراک و 5- جیره حاوی اسانس پونه کوهی400 میلیگرم در کیلوگرم خوراک در چهار تکرار، هر تکرار 25 قطعه جوجه گوشتی آرین در سن یکروزه (مخلوط نر و ماده) به مدت 42 روز انجام شد. در سن 42 روزگی از هر تکرار 2 قطعه (یک خروس و یک مرغ)پرنده به طور تصادفی انتخاب و جهت بررسی اجزاء لاشه ذبح گردیدند. وزن بدن، ضریب تبدیل غذایی، خوراک مصرفی، ماندگاری و شاخص تولید در سن 42 روزگی تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند. وزن نسبی لاشه و اجزای مختلف لاشه (بجز کبد) تحت تأثیر هیچ یک از تیمارها قرار نگرفت. درصد هتروفیل در جیره حاوی 200 میلی گرم پونه کوهی بیشترین مقدار (20/30) و اختلاف معنیداری (05/0>p) با تیمارهای حاوی 400 میلیگرم در کیلوگرم پونه کوهی و گروه کنترل داشت. نسبت هتروفیل به لنفوسیت در گروه حاوی 200 میلیگرم در کیلوگرم پونه کوهی بیشترین مقدار (449/0) و اختلاف معنیداری (05/0>p) با گروه حاوی 400 میلیگرم در کیلوگرم پونه کوهی و گروه کنترل داشت (به ترتیب 385/0 و 381/0). نتایج این پژوهش بیانگر تاثیر گیاه دارویی پونه کوهی بر ایمنی سلولی در جوجههای گوشتی است.
https://asrip.areeo.ac.ir/article_100883_c4d7d20d0c789bf0e678b7aa25d3de0f.pdf
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
علوم و فنون دامپروری
2981-2372
3
13
2015
02
20
Assess the camel scientific trends in the world
بررسی روند مطالعات علمی مربوط به شتر در جهان
93
102
100884
10.22092/aasrj.2015.100884
FA
مهناز
صالحی
عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
Journal Article
2014
09
19
The camel is known to be a multipurpose animal able to produce milk, meat, wool, hides and skins, to be used for riding, agricultural activities, packing and carting, racing and many cultural events. The present paper aims to propose an analysis of the situation of camel studies worldwide and of the main trends since 1961 up to 2014. The main field involved the camel sciences and some remarks on camel population. It appears that the camel population is not endangered even though there are some countries marked by a strong or regular decline of their camel population. The camel population was increased regularly since 1961, but the present estimated world population by FAO (27010350 in 2014). Regarding camel sciences, the scientific article quantity in three periods (before 1990, 90 decade and after 2010) were discussed. It was observed, the number of publications involving the camel is regularly increasing, but still there is an infrequent or occasional of studies on important challenges regarding camel, especially in local economy, management, camel production improvement the role of camel in climate changing, socio-economic challenges in arid and semiarid regions, multifactorial diseases and interactions with the environment.
شتر یک دام چندمنظوره در تولید شیر، گوشت، الیاف و پوست شناخته میشود که برای حمل و نقل، بارکشی، سوارکاری، شخمزنی و خیلی از فعالیتهای کشاورزی نیز بکار میرود. هدف از مقاله حاضر، تجزیه و تحلیل وضعیت مطالعات شتر در سطح دنیا، بالاخص روند آن طی 1960 تا 2014 میلادی است. زمینه اصلی این مقاله بررسی مطالعات شتر و ارائه بعضی از نکات در مورد جمعیت شتر میباشد. بهنظر میرسد جمعیت شتر، حتی در بعضی از کشورها که دارای افت شدید و یا روند کاهشی منظمی از جمعیت شتر هستند، در معرض خطر قرار ندارد. تعداد شتر مرتباً از سال 1961 رو به رشد است، ولی جمعیت فعلی شتر دنیا توسط سازمان خواربارجهانی (27010350 نفر در سال 2014) تخمین زده شده است. در ارتباط با علوم مربوط به شتر، تعداد کمی مقالات در سه دوره زمانی (قبل از سال 1990، دهه 90 و بعد از سال 2012 میلادی) مدنظر قرار گرفته است. روند افزایشی منظمی از تعداد انتشارات در مورد مسائل مربوط به شتر مشاهده میشود اما هنوز مطالعات محدود و یا ناکافی در مورد بعضی از چالشهای مهم مربوط به این دام، بهویژه در ارتباط با اقتصاد بومی، مدیریت، توسعه تولیدات شتر، نقش شتر با توجه به تغییرات آب و هوائی و مسائل اجتماعی – اقتصادی در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری، ابعاد چندگانه بیماریهای شتر در تقابل با عوامل محیطی وجود میشود
https://asrip.areeo.ac.ir/article_100884_6f0f2b63cb096e861eab4d76a1a8cfbd.pdf