ارزیابی بازده تلقیح مصنوعی و همزمان سازی فحلی در گوسفند زندی
مهدی
خجسته کی
عضو هیئت علمی بخش تحقیقات علوم دامی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان قم، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
author
محمد
یگانه پرست
عضو هیئت علمی بخش تحقیقات علوم دامی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان قم، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
author
مجید
کلانتر نیستانکی
عضو هیئت علمی بخش تحقیقات علوم دامی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان قم، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
author
ابوالحسن
صادقی پناه
عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
author
احمد
رحمانی
عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
author
text
article
2016
per
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر بازده تلقیح مصنوعی و همزمان سازی فحلی در میشهای زندی اجرا شد. در فصل تولیدمثل تعداد 149 رأس و در خارج از فصل تعداد 118 رأس میش زندی به صورت تصادفی بر اساس سن به سهگروه تقسیم گردیدند. در گروه اول میشها تحت تیمار با پروژسترون(سیدر)، تزریق PMSG و تلقیح مصنوعی قرار گرفتند، در گروه دوم میشها تحت تیمار پروژسترون(سیدر)، تزریق PMSG و آمیزش طبیعی قرار گرفتند و در گروه سوم از تیمار هورمونی استفاده نگردید و میشها با آمیزش طبیعی بارور شدند. در داخل و خارج از فصل تولیدمثل به لحاظ درصد زایش و درصد زادآوری بین میشهای متعلق به سهگروه تفاوت معنیدار وجود داشت. گروه اول به لحاظ درصد زادآوری و درصد زایش دارای پائینترین عملکرد در داخل و خارج از فصل تولیدمثلی بودند. در داخل و خارج از فصل تولیدمثل عملکرد تولیدی سهگروه به لحاظ وزن تولد برهها، وزن شیرگیری، مجموع وزن بره متولد شده و مجموع وزن بره از شیرگرفته از یک میش زایش کرده یکسان بود، اما عملکرد تولیدی گروهها به لحاظ مجموع وزن بره متولد شده در فصول پائیز و بهار و به لحاظ مجموع وزن بره از شیرگرفته از یک میش تحت آمیزش در فصل بهار متفاوت بود. استفاده از تیمار هورمونی و باروری طبیعی در خارج از فصل تولیدمثل بهترین بازده تولیدمثلی و تولیدی را نسبت به سایر روش های مورد آزمایش در میشهای زندی داشت.
علوم و فنون دامپروری
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
2981-2372
5
v.
18
no.
2016
3
12
https://asrip.areeo.ac.ir/article_107070_02f07bf640287755f2f0f8e9162d7556.pdf
dx.doi.org/10.22092/aasrj.2016.107070
برآورد مولفههای(کو)واریانس و روند ژنتیکی و فنوتیپی برخی صفات تولیدمثلی در گوسفندان زل
سیما
ساورسفلی
استادیار بخش ژنتیک و اصلاح موسسه تحقیقات علوم دامی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
author
فرهاد
غفوری کسبی
استادیار گروه علوم دامی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان
author
text
article
2016
per
برای برآورد مولفههای(کو)واریانس و پارامترهای ژنتیکی صفات تعداد بره متولد شده، کیلوگرم بره متولد شده، تعداد بره شیرگیری شده و کیلوگرم بره شیرگیری شده به ازای هر زایش در گوسفندان زل از رکوردهای جمعآوری شده طی سالهای 1366 تا 1387 مرکز اصلاح نژاد دام کشور استفاده شد. آنالیز دادهها با استفاده از مدل حیوانی چندصفتی به روش حداکثر درستنمایی محدود شده عاری از مشتقگیری نرم افزار WOMBATانجام شد. با استفاده از میانگین ارزشهای اصلاحی برآورد شده حیوانات و میانگین فنوتیپی صفات مورد بررسی به تفکیک سال تولد، روند ژنتیکی و فنوتیپی صفات محاسبه شد. اثر عوامل محیطی گله، سال و ماه زایش و سن میش بر کلیه صفات مورد بررسی معنیدار برآورد شد. وراثتپذیری صفات تعداد بره متولد شده، کیلوگرم بره متولد شده، تعداد بره شیرگیری شده و کیلوگرم بره شیرگیری شده به ترتیب 01/0، 00/0، 00/0 و 00/0 برآورد شد. همبستگیهای ژنتیکی بین صفات از 93/0 تا 99/0 و همبستگیهای فنوتیپی از 28/0 تا 49/0 و مقادیر روند ژنتیکی صفات تولیدمثلی در حد صفر برآورد شد.
علوم و فنون دامپروری
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
2981-2372
5
v.
18
no.
2016
13
20
https://asrip.areeo.ac.ir/article_107071_671a76b4eaf23ea440622055b3981d60.pdf
dx.doi.org/10.22092/aasrj.2016.107071
تجزیه و تحلیل ژنتیکی صفات وزن، رشد و نسبتهای کلیبر در بز نژاد مرغز
محمد رضا
جهرامی
گروه علوم دامی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین، ورامین، ایران
author
علی
قاضی خانی شاد
گروه علوم دامی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه، ساوه، ایران
author
عباس
جهانبخشی
گروه علوم دامی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین، ورامین، ایران
author
text
article
2016
per
پژوهش حاضر با هدف برآورد پارامترهای ژنتیکی و فنوتیپی صفات رشد در بز نژاد مرغز که اطلاعات آن طی 17 سال (1387-1370) در ایستگاه دامپروری سنندج جمع آوری شده بود، انجام شد. صفات مورد مطالعه شامل وزن تولد، وزن شیرگیری ، وزن شش ماهگی و وزن یک سالگی ، افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری ، افزایش وزن روزانه از شیرگیری تا شش ماهگی و افزایش وزن روزانه از شش تا دوازده ماهگی و نسبت کلیبر در فواصل تولد تا شیرگیری، از شیرگیری تا شش ماهگی و از شش تا دوازده ماهگی بود. جهت بررسی عوامل محیطی از رویه GLM برنامهSAS استفاده شد. همچنین مؤلفههای (کو) واریانس با روش REML و تجزیه تک صفتی و چند صفتی به کمک نرم افزار ASReml برآورد شد. وراثت پذیری افزایشی مستقیم برای کلیه صفات برآورد گردید. وراثت پذیری افرایشی مستقیم برای صفت وزن تولد، وزن از شیرگیری، وزن 6 و 12 ماهگی به ترتیب 11/0، 14/0، 13/0 و 23/0 ، برای صفات میانگین افزایش وزن روزانه از تولد تا شیرگیری، شیرگیری تا 6 ماهگی و 6 تا 12 ماهگی به ترتیب 08/0، 09/0 و 28/0 و وراثت پذیری صفات مربوط به نسبتهای کلیبر در فواصل مذکور به ترتیب 09/0، 12/0 و 31/0 بود. اکثر همبستگیهای فنوتیپی بین صفات مثبت بود و همبستگیهای منفی مشاهده شده نیز از نظر عددی بسیار پایین بود (کمتر از 10/0). بالاترین همبستگی فنوتیپی بین میانگین افزایش وزن روزانه تولد تا شیرگیری با نسبت کلیبر در این فاصله بود (81/0).
علوم و فنون دامپروری
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
2981-2372
5
v.
18
no.
2016
21
30
https://asrip.areeo.ac.ir/article_107072_077ea67e69b5fee2ad95b30979f02261.pdf
dx.doi.org/10.22092/aasrj.2016.107072
اثر وزن شروع پروار بر عملکرد رشد، مصرف و بازده خوراک برههای نر شال
نادر
پاپی
استادیار مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
author
text
article
2016
per
این پژوهش به منظور بررسی اثرات وزن شروع پروار بر مصرف خوراک، عملکرد رشد و بازده برههای نر پرواری در قالب یک طرح کاملاً تصادفی اجرا گردید. تعداد 48 رأس برهی نر نژاد شال با میانگین سنی 24 ± 3/119 روز و میانگین وزن 4 ± 4/26 کیلوگرم به چهار گروه وزنی متفاوت، شامل: گروه اول، وزن زنده بین 18 تا 22 کیلوگرم؛ گروه دوم، بیشتراز 22 کیلوگرم تا 26 کیلوگرم؛ گروه سوم، بیشتر از 26 کیلوگرم تا 30 کیلوگرم و گروه چهارم، بیشتر از 30 کیلوگرم تقسیم شده و به مدت 84 روز در باکسهای انفرادی با یک جیره مشابه از نظر انرژی و پروتئین تغذیه شدند. براساس نتایج به دست آمده، میانگین افزایش وزن روزانه گروههای آزمایشی یک، دو و سه به ترتیب 245، 240 و 233 گرم، بیشتر از گروه چهار (202 گرم) بود (07/0=P). بیش-ترین میزان مصرف ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام و انرژی قابل متابولیسم در برههای گروه سوم و چهارم، و کمترین مقدار آنها در برههای گروه اول مشاهده شد (05/0P<). اختلاف میانگین ضریب تبدیل خوراک در برههای گروه اول و دوم (به ترتیب 27/5 و7/5) با برههای گروه سوم و چهارم (به ترتیب 14/6 و29/7) از نظر آماری معنیدار بود (05/0P<). در مجموع میتوان چنین نتیجهگیری نمود که عملکرد پروار برههای نر شال با وزن شروع پروار 18 تا 26 کیلوگرم بهتر از برههای با وزن بالاتر میباشد.
علوم و فنون دامپروری
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
2981-2372
5
v.
18
no.
2016
31
38
https://asrip.areeo.ac.ir/article_107073_dc29e0b00b427ce32d426bac5e18e04d.pdf
dx.doi.org/10.22092/aasrj.2016.107073
استفاده از علوفه خشک چولان در جیره غذایی گوسالههای نر پرواری گاومیش
ابراهیم
فروغی نیا
کارشناس ارشد مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی صفی آباد دزفول
author
محمد رضا
مشایخی
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی صفی آباد دزفول
author
بهاره
طاهری دزفولی
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی صفی آباد دزفول
author
text
article
2016
per
به منظور بررسی استفاده از علوفه خشک چولان در جیره غذایی گوساله نر پرواری گاومیش، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تیمار (جیره) و 6 بلوک (گروههای وزنی) با استفاده از 24 رأس گوساله نر یکساله گاومیش با میانگین وزن 5/198 کیلوگرم، طی مدت 150 روز انجام شد. در این آزمایش علوفه خشک چولان با نسبتهای صفر، 25، 50 و 75 درصد جایگزین بخش علوفهای جیره گردید. نتایج نشان داد افزایش وزن روزانه تیمار اول به طور معنیداری بیشتر از تیمارهای 3 و 4 بود (05/0 P<) ولی بین میانگین میزان خوراک مصرفی روزانه برای تیمارهای اول تا چهارم به ترتیب 21/5 ، 09/5 ، 08/5 و 05/5 کیلوگرم و ضریب تبدیل غذایی به ترتیب 38/9 ، 87/10، 37/11 و 64/11 و هزینه خوراک به ازای یک کیلوگرم افزایش وزن زنده اختلاف معنیداری مشاهده نشد (05/0 P>). برای صفات لاشه شامل وزن لاشه گرم و سرد، راندمان لاشه، راندمان گوشت، استخوان، چربی لاشه و هزینه خوراک به ازای یک کیلوگرم وزن لاشه، بین تیمارها اختلاف معنیداری مشاهده نگردید. نتایج آزمایش نشان داد میتوان از علوفه خشک چولان تا میزان 25 درصد بخش علوفهای جیره پرواری گوساله نر گاومیش استفاده نمود.
علوم و فنون دامپروری
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
2981-2372
5
v.
18
no.
2016
39
46
https://asrip.areeo.ac.ir/article_107074_f6fff26b07213ccaed906d7a68dd0f82.pdf
dx.doi.org/10.22092/aasrj.2016.107074
تعیین سطح مناسب اوره و ملاس در سیلاژ سرشاخة نیشکر
بهاءالدین
عالم زاده
کارشناس ارشد پژوهشی، بخش تحقیقات علوم دامی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اهواز، ایران
author
بهاره
طاهری دزفولی
عضو هیأت علمی، بخش تحقیقات علوم دامی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اهواز، ایران
author
عزیز
کردونی
کارشناس ارشد پژوهشی، بخش تحقیقات علوم دامی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان خوزستان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اهواز، ایران
author
text
article
2016
per
در این تحقیق به منظور تعیین سطح مناسب اوره و ملاس در سیلاژ سرشاخه نیشکر از 4 سطح اوره (0، 5/0، 1 و 5/1 درصد) و 5 سطح ملاس (0، 5، 10، 15 و20 درصد) در قالب طرح آماری کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل استفاده گردید. پس از 45 روز، سیلوها باز شدند و pH و پروتئین خام آنها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد با افزایش سطح ملاس، میانگین pH سیلاژها از 25/4 به 85/3 کاهش یافت، درصورتی که پروتئین خام افزایش معنیداری نداشت) 05/0(P>. همچنین با افزایش سطح اوره، میانگین pH سیلوها از 84/3 به 23/4 و میانگین پروتئین خام از 24/5 به 62/7 درصد رسید که دارای اختلاف معنیداری بودند )05/0(P با توجه به نتایج بدست آمده با افزودن اوره به میزان 5/1 درصد و ملاس به میزان20 درصد به سرشاخه نیشکر میتوان سیلاژ مناسبی (98/3=pH و 1/8=CP درصد) تهیه نمود.
علوم و فنون دامپروری
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
2981-2372
5
v.
18
no.
2016
47
54
https://asrip.areeo.ac.ir/article_107075_9b8f80752d7b8c8c9e7752c1dbae592f.pdf
dx.doi.org/10.22092/aasrj.2016.107075
تعیین ارزش غذائی کاه عدس شامل ترکیبات شیمیایی، مواد معدنی و قابلیت هضم برای استفاده درتغذیه دام
مرتضی
کرمی
استادیار پژوهشی بخش علوم دامی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری
author
text
article
2016
per
این بررسی برای تعیین ترکیبات شیمیایی، مواد معدنی و قابلیت هضم کاه عدس به روش آزمایشگاهی در استان چهارمحال و بختیاری طی سه سال متوالی از سه اقلیم سرد و خشک (شهرکرد)، سرد و مرطوب (کوهرنگ) و گرم و مرطوب (لردگان) استان، بر روی 66 نمونه انجام شد. پس از آماده سازی نمونهها ترکیبات شیمیایی و مواد معدنی به روش آزمایشگاهی (in- vitro)تعیین گردید. میانگین پروتئین خام، الیاف خام، خاکستر و چربی خام در کاه عدس به ترتیب 52/7، 56/28 ، 57/12 و 22/1 درصد و انرژی خام 3874 کیلوکالری در کیلوگرم ماده خشک بود. غلظت الیاف نامحلول در شوینده خنثی (دیواره سلولی)، الیاف نامحلول در شوینده اسیدی (دیواره سلولی منهای همیسلولز) و لیگنین به ترتیب 25/43 ، 76/29 و 45/6 درصد بود. میانگین مقدار عناصر معدنی پر نیاز شامل کلسیم، فسفر، منیزیم و پتاسیم به ترتیب 81/1، 13/0، 25/0 و 53/1 درصد بود ومواد معدنی کم نیاز در کاه عدس شامل آهن ، منگنز، مس و روی به ترتیب 1/280، 97/53، 92/6 و 34/17 میلیگرم در کیلوگرم بود. مقدار ترکیبات شیمیایی و قابلیت هضم کاه عدس تحت تاثیر اقلیم و سال نمونه برداری متغیر بود. به طورکلی کاه عدس در بین کاه حبوبات خوشخوراکتر و مقدار پروتئین آن قابل توجه بوده و تأمین کننده نیاز دامها برای نگهداری در فصل زمستان میباشد ولی از نظر برخی عناصر معدنی مانند فسفر با فقر نسبی روبرو است، همچنین میزان قابل توجهی همی سلولز و سلولز دارد و مقدار لیگنین آن نسبتا کم است وقابلیت هضم ماده آلی آن بالامی باشد.
علوم و فنون دامپروری
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
2981-2372
5
v.
18
no.
2016
55
62
https://asrip.areeo.ac.ir/article_107076_5f90732f466f0fea626f3189ac3a2cfe.pdf
dx.doi.org/10.22092/aasrj.2016.107076
تاثیر نمره وضعیت بدنی قبل از جفتگیری بر عملکرد تولیدمثلی میش لری بختیاری
محسن
باقری
مربی پژوهشی بخش علوم دامی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شهرکرد، ایران
author
text
article
2016
per
هدف این تحقیق بررسی تأثیر نمره وضعیت بدنی میشهای لری بختیاری قبل از جفتگیری بر عملکرد تولیدمثلی آنها بود. برای این منظور 300 رأس میش لری بختیاری پرورش یافته در یک گله روستایی یک روز قبل از رها سازی قوچ در گله مورد ارزیابی نمره وضعیت بدنی قرار گرفتند. میزان آبستنی، تعداد بره متولد شده و دوقلوزایی از جمله صفات رکوردگیری شده در این تحقیق بودند. نتایج نشان داد که میشهای دارای نمره وضعیت بدنی 3/5 بیشترین فراوانی (37 درصد) را داشتند. میزان آبستنی کل و نسبت آبستنی تحت تاثیر نمره وضعیت بدنی میش قرار داشت (0/05>p). میزان آبستنی میشهای دارای نمرات 3 تا 4، نسبت به سایرین بالاتر بود ولی اختلاف بین خود این نمرات از نظر آماری معنیدار (0/05<p) نبود. تعداد بره متولد شده به ازای هر رأس میش در معرض آمیزش در میشهای دارای نمره 4 وضعیت بدنی بالاتر بود ولی اختلاف آن با نمرات 3 و 3/5 معنیدار نبود. کمترین میزان آبستنی و تعداد بره متولد شده در نمره 2 وضعیت بدنی مشاهده گردید (0/05>p). از نظر تعداد بره متولد شده در هر زایش بین نمرات 2/5 تا 4 وضعیت بدنی اختلاف آماری معنیدار مشاهده نشد اما از نظر عددی درصد دوقلوزایی به ترتیب در نمرات 4 و 3/5 بالاتر از سایرین بود. به طور کلی نمره وضعیت بدنی مطلوب برای میشهای لری بختیاری در زمان جفتگیری 3 تا 3/5 پیشنهاد میشود زیرا احتمال چاق شدن میشهای دارای نمره 4 وضعیت بدنی و در نتیجه ورود به نمره 4/5 و افت شدید عملکرد تولیدمثلی وجود دارد.
علوم و فنون دامپروری
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
2981-2372
5
v.
18
no.
2016
63
68
https://asrip.areeo.ac.ir/article_107077_e523a37b935bc779491820f8db624e57.pdf
dx.doi.org/10.22092/aasrj.2016.107077
اثرات استفاده از سطوح مختلف ضایعات چمنزنی و آنزیم بر عملکرد، صفات لاشه و فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی
سینا
دادگر
دانش آموخته گروه علوم دامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مراغه
author
علی
نوبخت
دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد مراغه
author
text
article
2016
per
این آزمایش به منظور بررسی اثرات استفاده از سطوح مختلف ضایعات چمنزنی و آنزیم بر عملکرد، صفات لاشه و فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی صورت گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل (4×2) شامل 4 سطح ضایعات چمنزنی (صفر، 2، 4 و 6 درصد) و دو سطح آنزیم (صفر و 025/0 درصد) با تعداد 432 قطعه جوجه گوشتی سویه راس- 308 در 8 تیمار، 4 تکرار و 12 قطعه جوجه در هر تکرار از سن 11 تا 42 روزگی در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام گرفت. استفاده از ضایعات چمنزنی تا سطح 4 درصد جیره، در مقایسه با جیره شاهد، اثرات معنیداری بر عملکرد جوجهها نداشت، لیکن سطح 6 درصدی آن موجب کاهش وزن، وزن نهایی، شاخص تولید و افزایش ضریب تبدیل خوراک شد (05/0>P). استفاده از ضایعات چمنزنی تا سطح 4 درصد جیره، اثرات معنیداری بر صفات لاشه جوجهها نداشت، ولی سطح 6 درصدی از آن درصد سنگدان را افزایش داد (05/0>P). وجود 6 درصد ضایعات چمنزنی در جیره موجب کاهش کلسترول و HDL خون شد. به طور کلی استفاده از 4 درصد ضایعات چمنزنی در جیره جوجههای گوشتی اثرات منفی بر عملکرد و صفات لاشه جوجههای گوشتی ندارد، لیکن سطح 6 درصدی آن موجب کاهش عملکرد شده و درصد سنگدان را افزایش میدهد. استفاده از آنزیم نتوانست عملکرد جوجهها را بهبود دهد..
علوم و فنون دامپروری
موسسه تحقیقات علوم دامی کشور
2981-2372
5
v.
18
no.
2016
69
80
https://asrip.areeo.ac.ir/article_107078_d335bde32535e4751575d9cf8c16626d.pdf
dx.doi.org/10.22092/aasrj.2016.107078